فاضل نظری:
به نسیمی همه راه به هم میریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم میریزد
سنگ در برکه میاندازم و میپندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم میریزد
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه میماند و ناگاه به هم میریزد
آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است
عشق یک لحظه کوتاه به هم میریزد
آه، یک روز همین آه تو را میگیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم میریزد
اگه شعر رو خودتون سرودید خیلی زیبا سرودید عالی بود
[گل]میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید روزتون مبـــــــــــــــــــــــااااااارک[گل]
سلام مطالبتون خوب بود... خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید......